مرز مابین تئوری و عمل

دو ساعت داشتم در مورد تیم های خودسازمانده آنچنان با آب و تاب برایشان توضیح میدادم “تیم خودش خودش را مدیریت می کند، نیاز به کنترل بیرونی ندارد، خودشان راه اشان را پیدا می کنند و دیگر مدیریت به نسل جدید خود پا گذاشته است و فلان” که در آخر با لبخند ملیح اشان مواجه شدم که “اسد جان اینها در تئوری خوب است و در دنیای واقعی و کسب کار فرمول های عملی چیز دیگری هستند”

حالا نه تنها در مبحث چابک سازی، در همه بحث ها معمولا به این در میخوریم که “این تئوری است” و واقعن گپی مابین تئوری و عمل به وجود میآید که رسیدن به تئوری را غیر ممکن می سازد برای بعضی ها. ولی واقعن این گپ چیست؟ و چگونه پر می شود؟

برای پیاده سازی یک تئوری حالا هر تئوری لازم است که نحوه فکر کردن خود را تغییر دهیم.

افکار که بر اساس مدل روحی، اعتقادات و باورها شکل گرفته اند در واقع منبع اعمال و کردار ما می باشند. تغییر در نحوه فکر کردن، نحوه عملکرد ما را نیز تغییر خواهد داد.

فاصله مابین تئوری و عمل را میتوان زمانی کامل درک کرد  که تئوری را بخواهید در عمل استفاده کنید، آن موقع گپ مابین چیزی که فکر می کردید میدانید و چیزی که واقعن می دانستید را درک خواهید کرد.

پس تمام چیزهای خوبی که ما دورو برمان هر روز می خوانیم و می گوییم “اینها یک مشت حرف خوب است برای آدمهای خوشحال” سعی کنیم در عمل از آنها استفاده کنیم تا دانش واقعی امان نسبت به آنها مشخص شود.

شاید این داستان نیز برایمان بد نباشد

پرفسوری به دیدار یک ریشی(استاد ذن ) رفت تا ذن را بیاموزد.پرفسور پیش از اینکه بخواهد ذن را بیاموزد مایل بود که صحبت کند و استاد را تحت تاثیر خود قرار دهد.ریشی در فنجان پرفسور چای ریخت و آنقدر ادامه داد تا اینکه فنجان کاملا لبریز شد.پرفسور با عجله گفت:فنجان پر شده و دیگر جا ندارد!استاد ذن در جواب به آرامی گفت:تو از عقاید و نظرات از پیش آموخته پر شده ای .برای یاد گرفتن باید فنجانت را خالی کنی! پرفسور با احترام سری فرود اورد و ساکت ماند.

پس هیچ تئوری یا حرف خوبی برای ما کار نخواهد کرد مگر اینکه سخت تلاش بکنیم تا نحوه فکر کردن امان را تغییر دهیم  و آن موقع هر تئوری برای ما کار خواهد کرد.

چابک و موفق باشید