Agile شدن در ۴ مرحله
پروسه چابک شدن را می توان در ۴ مرحله انجام داد ولی قبل از پرداخت به این مسئله جا دارد که عرض نمایم , Agile شدن از آنچکه به نظر می آید , بسیار مشکل تر می باشد . Agile همانند تغییرات اساسی دیگر , زمان بر و هزینه بر و مشکل می باشد . Agile مانند یک زبان برنامه نویسی نیست که مثلا تا دیروز با ASP کار میکردیم و اگر بخواهیم با PHP کار کنیم , با چند تا برنامه نویس جدید مشکل حل خواهد شد . در فرآیند چابک شدن , همه چیز تغییر می کند دقیقا مانند عوض شدن وزیر یک وزارتخانه (وقتی وزیری عوض می شود , از آبدارچی تا خود وزیر عوض می شود ولی این مورد برای مقایسه مد نظر ما نمی باشد , مورد اصلی این است که اگر وزیر قبلی راستی بود , وزیر فعلی چپی خواهد شد و بالعکس. یعنی تفکراتی در خلاف هم و به عبارتی دیگر تفکری جدید در سازمان موجود ) . مسئله اصلی در فرآیند چابک شدن , تغییر تفکرات است از مدیریت گرفته تا برنامه نویس سطح چندم .
هر تغییر تفکری بسیار سخت و زمان بر می باشد . بعضی انسان ها بسیار در مقابل تغییرات مقاومت می کنند و تغییر در چنین انسان هایی مشکل می باشد (کتاب “چه کسی پنیر مرا جابجا کرد” پیشنهاد می شود). اگر پروسه تغییر چابک شدن و یا باصلاح انتقال به چابک درست انجام نشود , نتیجه سوء ای در پی خواهد داشت . به یک نمونه در مورد انتقال اشتباه به چابک می توانید در این آدرس دست بیابید .
برای چیره گی به این سختی و انتقال بهتر به دنیای چابک و چابک شدن پیشنهاد من استفاده از مربی یا معلم چابک (Agile Coach) است . بدلیل اینکه او بهتر از شما می تواند این انتقال را انجام بدهد . نفش Agile Coach و سازمان در تمام مراحل انتقال به Agile به صورت زیر می باشد :
- فهمیدن
این بخش توسط مربی و یا سازمان انجام می شود . در این مرحله وضعیت فعلی سازمان تحلیل و بررسی می شود و در واقع کشف می شود که چرا باید اصلا سازمان چابک شود . در صورت پی بردن به لزوم استفاده از Agile در قدم بعدی متد مورد استفاده (اسکرام , XP , کریستال و…) تعیین می شود .
- آموزش
در این مرحله نیروی کار و مدیران توسط مربی و یا متخصصین Agile مورد آموزش قرار می گیرند . در اولین قدم آموزش , ارزشهای چهارگانه توسعه چابک و بعد ۱۲ اصل توسعه نرم افزار چابک تدریس و یاد داده می شود. منظور از یاد دادن فقط تکرار طوطی وار بیانیه چابک نیست , بلکه باید همه اعضای تیم و سازمان کاملا این مفاهیم را درک نمایند و کاملا به آن پایبند شوند. در قدم بعدی روش (اسکرام , XP , کریستال و…) انتخاب شده در طی جلسات و کارگاههای آموزشی گوناگون یاد داده می شود . (در این مرحله می توان حتی Product Owner ها را هم آموزش داد).
- اجرا کردن
سخت ترین مرحله Agile همین مرحله می باشد . در همین باب شاعر می فرماید : “Agile بسیار راحت است اما اجرا کردنش بسیار مشکل می باشد ” . بدلیل اینکه همه چیز در اجرا کردن Agile تازه و جدید و اصلا متفاوت با روش های قدیمی می باشد , تیم کمی با مشکل مواجه خواهد شد . در این مرحله Coach نقش بسزایی را بازی خواهد کرد . (البته در این پست نمی خواهم Coach بودن را تدریس کنم و از توضیح اضافی این بند خودداری می کنم ). اما سازمان مربوطه هم در مقابل Coach در این مرحله وظایفی دارند : ۱- تیم باید خوش بین باشد ۲- بعضا شکست ها اجتناب ناپذیرند ولی نکته مهم این است که تیم از آنها درس جدیدی را یاد بگیرد ۳- بعضی از جلسات و کارها شاید مسخره به نظر برسد ولی اعتماد بکنید زیرا آنها کار خواهند کرد .
- بازبینی و تصحیح
تیم باید حتما و دوباره حتما Retrospective را انجام بدهد . زیرا تیم باگذشت هر تکرار یا اسپرینت در اسکرام باید بهتر شود و این امکان پذیر نیست جز با نگاه به عقب و پیدا کردن نقاط ضعف و اشتباه و برطرف کردن آنها در تکرارها و یا اسپرینت های بعدی .
پ.ن : البته آنقدر گفتیم سخت است , سخت است که شاید یک سری کلا Agile رو بیخیال شدند ولی اصلا جای نگرانی نیست . با یکم صبرو حوصله و کمی هزینه (مالی و زمانی) خواهید توانست به یک سازمان مطلوب چابک دست بیابید .
یاشیاسیز
برچسب:Agile, Agile Coach, Scrum, اسکرام, پیاده سازی اسکرام, چابک, چابک سازی
14 نظر
به نظر شما یک نفر میتونه برنامه نویسی و مدیریت رو همزمان با هم انجام بده و در هر دو زمینه موفق باشه؟
مدیریت داریم تا مدیریت . ولی اگر منظورتون مدیریت و راهبری برنامه نویس ها و تیم توسعه می باشد , بلی میشود. منتهی اعظمی راسخ و تلاشی وافر می طلبد .
به نظر شما یک نفر میتونه برنامه نویسی و مدیریت رو همزمان با هم انجام بده و در هر دو زمینه موفق باشه؟
مدیریت داریم تا مدیریت . ولی اگر منظورتون مدیریت و راهبری برنامه نویس ها و تیم توسعه می باشد , بلی میشود. منتهی اعظمی راسخ و تلاشی وافر می طلبد .
بله منظور همون بود که گفتید
بله منظور همون بود که گفتید
جالب بود
جالب بود
البته مطلالبتون همیشه جالب هستند و من همیشه این وبلاگ رو پیگیری می کنم
آقای حسین نیازی به گفتن نیست . شما همیشه به بنده لطف دارین و این رو می دونم که همیشه مطالب رو پیگیری می کنید و مشکل تون میدونم دقیقا چیه .
نگران مشکل تون نباشید. من هم دقیقا مثل شما بودم (البته الان ادعا نمی کنم بیشتر از شما می دونم – فق یکم تجربه داریم) . فقط از پیشرفت باز نمانید . هر چی می خواهید بخوانید و نترسید و ضرری نخواهید کرد فقط در فکر پیشرفت باشید . سعی کنید حداقل هر روز ۱ ساعت مطالعه کنید – بنده عادت دارم هر روز ۱ تا ۳ ساعت مقالات و یا کتاب های جدید را مطالعه کنم که بسیار سودمند می باشد .
موفق باشید
البته مطلالبتون همیشه جالب هستند و من همیشه این وبلاگ رو پیگیری می کنم
آقای حسین نیازی به گفتن نیست . شما همیشه به بنده لطف دارین و این رو می دونم که همیشه مطالب رو پیگیری می کنید و مشکل تون میدونم دقیقا چیه .
نگران مشکل تون نباشید. من هم دقیقا مثل شما بودم (البته الان ادعا نمی کنم بیشتر از شما می دونم – فق یکم تجربه داریم) . فقط از پیشرفت باز نمانید . هر چی می خواهید بخوانید و نترسید و ضرری نخواهید کرد فقط در فکر پیشرفت باشید . سعی کنید حداقل هر روز ۱ ساعت مطالعه کنید – بنده عادت دارم هر روز ۱ تا ۳ ساعت مقالات و یا کتاب های جدید را مطالعه کنم که بسیار سودمند می باشد .
موفق باشید
واقعا ممنون از راهنمایی خوبتون
شما لطف دارید و همیشه به سوال های من جواب های خوبی داده اید
موفق باشید
واقعا ممنون از راهنمایی خوبتون
شما لطف دارید و همیشه به سوال های من جواب های خوبی داده اید
موفق باشید